گروه فضای مجازی مشرق - محمدحسین رنجبران در اینستاگرام خود نوشت:
میگن آدم ها به لحاظ ژنتیکی سه دسته اند on time-fast_late با این حساب پایبندی به زمان و سروقت بودن خیلی هم اکتسابی نیست اما چون متاسفانه اطلاع رسانی درستی درباره این واقعیت علمی (شاید هم تخیلی ) صورت نگرفته آن دسته از آدم های شریفی که لیت (دیرکن) هستند دائما دچار سوتفاهم می شوند و خدا نکنه که طرف حساب آدم یک چهره سیاسی ، مقام مملکتی و... باشه.
نخستین مصاحبه ام با آیت الله جنتی که البته بعد از دو سه ماه رایزنی و گپ و گفت با ایشون تونستم راضی شان کنم متاسفانه با تاخیر پانزده دقیقه ای بنده آغاز شد بنده خدا پیرمرد معطل شد و هیچی هم به من نگفت بعد از اینکه بنا به دلایلی آن مصاحبه به پخش نرسید چند ماه بعد قرار بعدی را گذاشتیم.
روز مصاحبه حدود چهار پنج ساعت مانده به قرارمان مشغول کارهایم بودم که تلفن همراهم زنگ خورد :"آقای رنجبران ؟" بله بفرمایید ؟ "از دفتر آیت الله جنتی تماس می گیرم گوشی حاج آقا صحبت می کنه " پیش خودم گفتم ای داد بی داد نکنه می خواهد مصاحبه را لغو کند ؟! تو همین فکرها بودم تلفن وصل شد و سلام و علیک گرمی با ما کرد و چند نکته درباره مصاحبه گفت که من هم یادداشت کردم آخرش یکدفعه لحن دوستانشون خیلی جدی شد :"ببین آقای رنجبران دفعه قبل پانزده دقیقه تاخیر داشتی این دفعه اگر یک دقیقه هم تاخیر کنی من منتظر نمی مونم ها !"
از خجالت آب شدم گفتم حاج آقا خیلی عذر می خواهم شرمنده و ... اون روز حدود نیم ساعت زودتر رسیدم بر و بچه های شناسنامه از میلاد پیغمبرزاده گرفته تا هادی بهروز و بقیه همه شون مونده بودند که چرا من اینقدر زود اومدم موضوع رو براشون تعریف کردم کلی خندیدند خلاصه اون روز رو استثناء منظم تر شدم ...
میگن آدم ها به لحاظ ژنتیکی سه دسته اند on time-fast_late با این حساب پایبندی به زمان و سروقت بودن خیلی هم اکتسابی نیست اما چون متاسفانه اطلاع رسانی درستی درباره این واقعیت علمی (شاید هم تخیلی ) صورت نگرفته آن دسته از آدم های شریفی که لیت (دیرکن) هستند دائما دچار سوتفاهم می شوند و خدا نکنه که طرف حساب آدم یک چهره سیاسی ، مقام مملکتی و... باشه.
نخستین مصاحبه ام با آیت الله جنتی که البته بعد از دو سه ماه رایزنی و گپ و گفت با ایشون تونستم راضی شان کنم متاسفانه با تاخیر پانزده دقیقه ای بنده آغاز شد بنده خدا پیرمرد معطل شد و هیچی هم به من نگفت بعد از اینکه بنا به دلایلی آن مصاحبه به پخش نرسید چند ماه بعد قرار بعدی را گذاشتیم.
روز مصاحبه حدود چهار پنج ساعت مانده به قرارمان مشغول کارهایم بودم که تلفن همراهم زنگ خورد :"آقای رنجبران ؟" بله بفرمایید ؟ "از دفتر آیت الله جنتی تماس می گیرم گوشی حاج آقا صحبت می کنه " پیش خودم گفتم ای داد بی داد نکنه می خواهد مصاحبه را لغو کند ؟! تو همین فکرها بودم تلفن وصل شد و سلام و علیک گرمی با ما کرد و چند نکته درباره مصاحبه گفت که من هم یادداشت کردم آخرش یکدفعه لحن دوستانشون خیلی جدی شد :"ببین آقای رنجبران دفعه قبل پانزده دقیقه تاخیر داشتی این دفعه اگر یک دقیقه هم تاخیر کنی من منتظر نمی مونم ها !"
از خجالت آب شدم گفتم حاج آقا خیلی عذر می خواهم شرمنده و ... اون روز حدود نیم ساعت زودتر رسیدم بر و بچه های شناسنامه از میلاد پیغمبرزاده گرفته تا هادی بهروز و بقیه همه شون مونده بودند که چرا من اینقدر زود اومدم موضوع رو براشون تعریف کردم کلی خندیدند خلاصه اون روز رو استثناء منظم تر شدم ...